جهل به منافقان (قرآن)نَفَق، ايجاد سوراخى در زمین است كه راه رهايى داشته باشد -همانند سوراخ موش- پايان يافتن و از بين رفتن. نفاق عبارت است از داخل شدن در شرع و دین از راهى و خروج از آن از راه ديگر، اظهار اسلام با اهل آن و مخفى كردن غير اسلام در درون، ظاهر و باطن متفاوت داشتن، دورویی، ریاکاری. [۴]
فرهنگ بزرگ سخن، ج ۸، ص ۷۸۸۲، «نفاق».
نفاق هم در ایمان است، هم طاعات، هم معاشرت با مردم. نفاق اعمّ از ریا است در این مقاله آیات مرتبط با جهل به منافقان معرفی میشوند. ۱ - جهل به وجود منافقانبىاطّلاع بودن پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنان، از وجود برخى منافقان، در مدینه و بيابانهاى اطراف آن: وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ. و از (ميان) اعراب بادیهنشینی كه اطراف شما هستند جمعى از منافقانند و از اهل (خود) مدينه (نيز) گروهى سخت به نفاق پاى بندند كه آنها را نمىشناسى و ما آنها را مىشناسيم، به زودى آنها را دوباره مجازات مىكنيم (مجازاتى به وسيله رسوایی اجتماعى، و مجازاتى به هنگام مرگ) سپس به سوى مجازات بزرگى (در قیامت) فرستاده مىشوند. ۱.۱ - تفسیر آیهخداوند متعال در این آیه مبارکه میفرمایند که تنها نبايد توجه خود را به منافقان داخل بيندازيد، بايد هشيار باشيد منافقان بيرون را نيز زير نظر بگيريد و مراقب فعاليتهاى خطرناك آنان باشيد. كلمه" اعراب" معمولا به عربهاى باديهنشين گفته مىشود. سپس اضافه مىكند" در خود مدينه و از اهل اين شهر نيز گروهى هستند كه نفاق را تا سرحد سرکشی و طغیان رسانده و سخت به آن پايبندند و در آن صاحب تجربهاند"! (وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ). " مردوا" از ماده" مرد" (بر وزن سرد) به معنى طغيان و سركشى و بیگانگی مطلق مىباشد، و در اصل به معنى" برهنگی و تجرد" آمده، و بهمين جهت به پسرانى كه هنوز مو در صورتشان نروئيده است" امرد" مىگويند" شجرة مرداء" يعنى درختى كه هيچ برگ ندارد و" مارد" بمعنى شخص سركش است كه بكلى از اطاعت فرمان خارج شده است. بعضى از مفسران و اهل لغت اين ماده را به معنى" تمرين" نيز گفتهاند. و اين شايد بخاطر آن باشد كه تجرد مطلق از چيزى و خروج كامل از آن بدون ممارست و تمرين ممكن نيست. به هر حال اين گروه از منافقان چنان از حق و حقیقت عارى و چنان بر كار خود مسلط بودند كه مىتوانستند خود را در صف مسلمانان راستين جا بزنند بدون اينكه كسى متوجه آنها بشود. اين تفاوت در تعبير كه در باره منافقان" داخلى" و" خارجى" در آيه فوق ديده مىشود گويا اشاره به اين نكته است كه منافقان داخلى در كار خود مسلطتر و طبعا خطرناكترند، و مسلمانان بايد شديدا مراقب آنها باشند، هر چند كه منافقان خارجى را نيز بايد از نظر دور ندارند. لذا بلافاصله بعد از آن ميفرمايد:" تو آنها را نمىشناسى ولى ما مىشناسيم" (لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ). البته اين اشاره به علم عادى و معمولى پیغمبر است، ولى هيچ منافات ندارد كه او از طريق وحی و تعلیم الهی به اسرار آنان كاملا واقف گردد. ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۱۰۸، برگرفته از مقاله «جهل به منافقان». |